نشست عکاسی ایران و جهانیشدن با حضور حامد طاهری کیا و محمدرضا مریدی در خانه هنرمندان برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی ششمین همایش 10 روز با عکاسان، در ادامه سلسله برنامههای تخصصی این همایش، نشست عکاسی ایران و جهان شدن عصر روز چهارشنبه 22 آذرماه در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در ابتدای این نشست، محمدرضا مریدی بر ضرورت تعریف جهانیشدن در راستای شروع بحث تأکید کرد و گفت: جهانیشدن از جمله مباحثی است که برخی آن را مبارک میدانند و معتقدند که این اتفاق دری تازه به روی جهانی نوین است اما از سوی دیگر عدهای این رویداد را ادامه هژمونی جهانیشدن مینامند.
او افزود: زمانی که نظریه دهکده جهانی مطرح شد، توضیح آن مصداقی نداشت اما امروزه همه ما برای مفهوم جهانیشدن مصداقی در زندگی روزمره داریم.
دکترای جامعهشناسی هنر و عضو هیات علمی دانشگاه، مفهوم هنر را نیز تحتالشعاع جهانیشدن و تغییر رویکرد در این حیطه خواند و ادامه داد: در دنیای امروز برخی جهانیشدن را ادامه دنیای استعماری و آمریکایی شدن میدانند. اما سؤال اصلی این است که آیا وارد شدن به هنر جهان یا World Art به معنای عبور از مفهوم جهانیشدن است؟
مریدی بر تفاوت مفاهیم هنر در دنیای مدرن امروز تأکید و بیان کرد: تاریخ جهانی که ما امروز میشناسیم، زیرمجموعه هنر جهانی شکلگرفته است در واقع جهانی که امروز از آن صحبت میکنیم به نحوی اروپا محور است زیرا ما سهم چندانی در عرصه آن نداشته و نداریم به همین خاطر بخش مهمی از آنچه که به آن میپردازیم، به سمت غرب متمایل است.
او پرداختن به تاریخ بشری را ازجمله علایق هنر جهانی دانست و توضیح داد: موزههای امروز هنر را به عنوان میراث بشری میشناسند و به آن علاقهمند هستند به همین خاطر اگر در این موزهها بخش خاصی به بین النهرین میپردازد، به معنای هنر مستقل و ارزش آن نیست زیرا این تمدن و بخش را بخشی از میراث بشری میدانند اما همچنان در این سیاستها و مفاهیم نوعی مرکزگرایی وجود دارد.
دکترای جامعهشناسی هنر ادامه داد: در دنیای امروز بین World Art و Global Art و International Art تفاوتهای عمدهای وجود دارد. از سوی دیگر و با وجود تفاوتها این سه مفهوم گاهی به رقابت با یکدیگر نیز میپردازند.
مریدی تصریح کرد: تا سال 1990 این دولتها بودند که مردم را با استفاده از عضویت در کنوانسیونهای جهانی به دنیا متصل میکردند در واقع این دولتها بودند که به عنوان نمایندگان مردم، آنها را به دنیا متصل میکردند. این دوره، عصر بینالمللی است، عصری که با جهانیشدن کاملاً متفاوت است زیرا در عرصه جهانیشدن، دنیا از بینالمللی شدن فراتر میرود.
او ادامه داد: در عصر جهانیشدن، مردم به طور عام با استفاده از وسایل ارتباطجمعی، شبکه ارتباطی جدیدی را به نام جهانی شدن میسازند که صرفاً زیرمجموعه دولتها نیست.
در ادامه این نشست، حامد طاهری کیا بر لزوم تعریف جهانیشدن برای جوانان و دانشجویان رشته عکاسی تأکید کرد و گفت: امروز شاهد هستیم که تعداد زیادی دانشجوی عکاسی از دانشگاههای مختلف فارغالتحصیل شدهاند این در حالی است که به اندازه این افراد شرایط کاری در بخشهای متقاضی این شغل وجود ندارد لذا باید در بدو امر به پژوهشی درباره میزان امید در بین این دانشجویان بپردازیم.
او ادامه داد: متأسفانه ما امروز با وضعیتی در دانشگاهها رو به رو هستیم که عملاً، به روز شدگی در آن وجود ندارد به این معنا که اغلب استادان هنوز خود را با دانش جهان همراه و به روز نکردهاند. طی مطالعات و پژوهشهایی که من داشتهام، اغلب استادان دانشگاهها برای به روز شدن با فشارهایی از سوی بخش اداری دانشگاه روبرو هستند که به آنان فرصت بهبود دادن به روند دانستههای خود نمیدهد.
این پژوهشگر در ادامه بحث به طرح پرسشهای مختلف پرداخت و گفت: وقتی نظام عکاسی ما جهانی نیست و خود را به شکل جهانی مدیریت نمیکند، چطور میتوان انتظار داشت که مفاهیم جهانیشدن به دانشجویان منتقل شود و آنان با موفقیت در این عرصه ظاهر شوند.
طاهری کیا افزود: همانطور که میدانید برای تولید یک عکس هنری همه ما نیازمند موضوعی در پیرامون زندگی روزمره خود هستیم. اما سؤال اینجاست که آیا عکاس یا دانشجوی فارغالتحصیل شده، درک درستی از فرهنگی که امروز حالت سامانیافتهای ندارد، به دست آورده تا بتواند به دیدگاهی شخصی در این راستا دست یابد؟
او با انتقاد از روند ارائه عکسها گفت: گالریها به عنوان محلی برای عرضه آثار هنرمندان عکاس هستند این در حالی است که ما هنوز نمیدانیم که یک گالری دار تا چه حد دغدغه اجتماعی برای ارتقای هنر دارد چرا که اغلب مساله جا به جایی آثار و خرید و فروش است.
این پژوهشگر تصریح کرد: در تمام دنیا، مبلغ فروش آثار، ملاک مناسبی برای ارزشگذاری بر اثر نیست اما از آنجایی که ما در ایران ملاک ارزش گذاری مناسب و منتقد نداریم، این مساله به کرات دیده میشود که تنها ملاک آثار هنری قیمت آنان قرار میگیرد.